کد مطلب:29414
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:24
فلسفه صلح امام حسن عليه السلام و جنگ امام عليه السلام چيست ؟
در مـورد قـيـام امام حسين عليه السلام و صلح برادر بزرگوارش امام حسن عليه السلام بايد تمام جـهات تاريخي و اوضاع و احوال زمان آن دو بزرگوار را در نظر بگيريم تااسرار آن صلح و اين جنگ روشن شود . درسـت اسـت كـه معاويه از نظر روحيات چندان تفاوتي با فرزندش يزيد نداشت , ولي به گواهي هـمـه تـواريـخ , مـعـاويه مردي محافظه كار و مرموز بود و سعي مي كرد اعمال نارواي خود را در قالبهاي فريبنده وعوام پسند بريزد . داسـتان بر سر نيزه كردن قرآنها در جنگ صفين و با اين حيله جلو شكست قطعي خود را گرفتن نـمـونـه اي از اين موضوع است ; ولي جانشين خام وناپخته او - يعني يزيد - نه تنها به اصول اسلام عـقـيـده اي نـداشـت بلكه از اصول كشورداري و سياست بكلي بي بهره بود , لذا آن مختصر حفظ ظاهري را هم كه معاويه مراعات مي كرد رعايت نمي نمود , آشكارا قوانين اسلام را زير پا گذاشته و بي پروا بامقدسات اسلام مخالفت مي نمود و پرده دري و وقاحت را به حداكثر رسانيده بود . در چـنـين شرايطي , افكار عمومي مسلمانها آماده شورش بر ضد دستگاه بني اميه وبرچيدن اين بساط نگين بود . در ايـنـجا بود كه قيام امام حسين عليه السلام به عنوان آخرين ضربت كار خودش را كرد و ماهيت ايـن خاندان را كه بر اثر اعمال بي رويه يزيد تا اندازه اي روشن شده بود , كاملا بر ملا نمود و نتيجه آن , پيروزي اسلام و شكست واقعي بني اميه و طرد آنها از صفحه عمومي افكار مسلمانها بود ;ولي اوضاع و شرايط زمان معاويه اينچنين نبود . و به قول يكي از دانشمندان , اگر امام حسن عليه السلام در زمان يزيد بود قيام مي كرد و اگر امام حسين عليه السلام در زمان معاويه بود صلح مي كرد . گـواه روشـن ايـن مـطـلب اين است كه : خود امام حسين عليه السلام بعد از برادرش امام حسن عليه السلام حدود ده سال در برابر معاويه صبر كرد و اقدام به مبارزه و جنگ ننمود , ولي به محض اين كه شنيد معاويه از دنيا رفته و فرزند وي يزيد به جاي پدر نشسته , مبارزه را شروع كرد و از آغاز بـا رد قـطعي بيعت او , به وي اعلان جنگ داد و از پاي ننشست تا در صحنه جانبازي كربلا آخرين قـطـرات خـون خـود را در راه سربلندي و عظمت اسلام و كوتاه كردن دستهاي آلوده و جنايتكار بني اميه نثار كرد . ضـمنا از بيانات ياد شده روشن مي شود كه خاموش نشستن در برابر دستگاه معاويه كه ظواهر را تا حـدودي رعـايـت مـي كرد و پرده دري را از حد نگذرانده بود - آن هم براي حفظ خون مسلمانان بي گناه - براي حضرت امام حسن و براي حضرت امام حسين عليهماالسلام - در ده سال از امامت ايشان ذلتي نبود . مـوضـوع مـهـم ديـگري كه بايد بر آنچه گفته شد افزود , اين است كه طبق گواهي تاريخ وضع سـيـاسـت خارجي مسلمانان در زمان معاويه ايجاب چنان صلحي را مي نمود ; زيراامپراطور روم شـرقـي كه جنگهاي داخلي مسلمانان را به دقت تعقيب مي كرد , خود راآماده مي ساخت كه اگر جنگ ديگري ميان امام حسن عليه السلام و معاويه درگيرد , برمرزهاي كشورهاي اسلامي حمله كند و شكستهاي گذشته خود را جبران سازد و اگر چنين حادثه اي رخ مي داد , ممكن بود ضربه سختي بر پيكر اسلام و مسلمين وارد شود . چنين شرايطي ايجاب مي كرد كه امام مجتبي عليه السلام صلح كند و دشمن را عملا سرجاي خود بنشاند .
پاسخ به پرسشهاي مذهبي
مكارم شيرازي - ناصر و جعفر سبحاني
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.